جدول جو
جدول جو

معنی آینه داری - جستجوی لغت در جدول جو

آینه داری
(یِ نَ / نِ)
عمل آینه دار: دریغ آمدم همی تربیت ستوران و آینه داری در محلت کوران. (گلستان) ، سرتراشی. گرّایی. سلمانی گری. حلاقی. مزیّنی، دلاکی، حجامی
لغت نامه دهخدا
آینه داری
عمل آیینه دار
تصویری از آینه داری
تصویر آینه داری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خانه داری
تصویر خانه داری
فن یا هنر اداره کردن خانه شامل آشپزی، خیاطی، بهداشت، تغذیه، تربیت اطفال، اقتصاد، صنایع دستی، اخلاق، مقررات خانوادگی و مانند آن، تدبیر منزل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پینه کاری
تصویر پینه کاری
شغل و عمل پینه کار
فرهنگ فارسی عمید
زینت دادن سقف یا دیوارهای داخل ساختمان با چسباندن قطعه های کوچک آیینه به شکل های هندسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آینه دار
تصویر آینه دار
آنکه آیینه پیش روی کسی نگه دارد تا چهرۀ خود را در آن ببیند، آرایشگر، سلمانی
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نِ)
عمل آینه دار: آیینه داری در محلّۀ کوران، سرتراشی. گرّایی. سلمانی گری. حجامی. فصادی
لغت نامه دهخدا
(یِ نَ / نِ)
نشاندن آینه های خرد بر دیوار خانه و سقف آن بنظم و ترتیب خاص، زینت را
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
حالت و کیفیت کینه دار. دشمنی. خصومت. کینه توزی:
بیا با ما مورز این کینه داری
که حق صحبت دیرینه داری.
حافظ.
و رجوع به کینه دار شود
لغت نامه دهخدا
(رَ سَ دَ / دِ)
آنکه آینه در پیش دارد تا عروس و جز او خویشتن در آن بینند:
ای آفتاب آینه دار جمال تو
مشک سیاه مجمره گردان خال تو.
حافظ.
، سرتراش. گرّای. سلمانی. گرّا. تانگول. تونکو. موی تراش. موی ستر. حلاق. مزیّن، توسعاً، دلاک. حجام
لغت نامه دهخدا
آنکه آیینه در پیش دارد تا عروس و جز او خویشتن را در آن بینند، سر تراش سلمانی گرای دلاک حجام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیزه داری
تصویر نیزه داری
نیزه در دست داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پینه کاری
تصویر پینه کاری
عمل و شغل پینه کار وصالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خزینه داری
تصویر خزینه داری
نگاهداری خزینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خانه داری
تصویر خانه داری
عمل خانه دار، شغل خانه دار تدبیر منزل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آینه زدایی
تصویر آینه زدایی
عمل آیینه زدای روشنگری، پیشه آیینه زدای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آئینه داری
تصویر آئینه داری
عمل آیینه دار
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه آیینه در پیش دارد تا عروس و جز او خویشتن را در آن بینند، سر تراش سلمانی گرای دلاک حجام
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی تزیین داخلی ساختمان که بوسیله آیینه های کوچک و نشاندن آنها بر دیوار و سقف اشکال هندسی و گل و بته های مختلف ایجاد کنند، مجموع آیینه های کوچکی که برای تزیین بدیوار و سقف نشانده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آیینه داری
تصویر آیینه داری
عمل آیینه دار
فرهنگ لغت هوشیار
حالت و کیفیت کینه دار: بیا با ما مورز این کینه داری که حق صحبت دیرینه داری. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه آیینه در پیش دارد تا عروس و جز او خویشتن را در آن بینند، سر تراش سلمانی گرای دلاک حجام
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی تزیین داخلی ساختمان که بوسیله آیینه های کوچک و نشاندن آنها بر دیوار و سقف اشکال هندسی و گل و بته های مختلف ایجاد کنند، مجموع آیینه های کوچکی که برای تزیین بدیوار و سقف نشانده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آیینه کاری
تصویر آیینه کاری
نوعی تزیین داخلی ساختمان، با چسباندن قطعه های کوچک آیینه به شکل های هندسی و گل و بته های مختلف
فرهنگ فارسی معین
کسی که آیینه را در پیش عروس یا هر کس دیگر نگه دارد تا خود را در آن ببیند، سلمانی، آرایشگر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خانه داری
تصویر خانه داری
هنر اداره خانه یا مجموعه آگاهی های مربوط به آن مانند، آشپزی، خیاطی، شغل و عمل خانه دار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دانه داری
تصویر دانه داری
Graininess, Grittiness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ریشه داری
تصویر ریشه داری
Inveteracy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از میوه داری
تصویر میوه داری
Fruitiness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از میوه داری
تصویر میوه داری
frutalidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دانه داری
تصویر دانه داری
зернистость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ریشه داری
تصویر ریشه داری
закоренелость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ریشه داری
تصویر ریشه داری
Eingewurzeltheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دانه داری
تصویر دانه داری
Körnigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از میوه داری
تصویر میوه داری
owocowość
دیکشنری فارسی به لهستانی